شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم
شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم

انتهای کلام را خوردن...


بی‌گناه از شکنجه‌ها زخمی .
پشتِ هم اتهام‌ها خوردن
هق هق از درد و اَلکَن از گفتن
انتهای کلام را خوردن
غرقه در موج‌های پیش‌آمد
. گوشه‌ی گوش‌های دور از من
پشتِ سکان خدا نشست اما
. باز هم ناخدا پرستیدن

نظرات 1 + ارسال نظر
E 1397/09/24 ساعت 19:12 http://bbaroonii.blogfa.com/

کاش من
الهه‌ نگهبان زمان بودم

تا برای ابد زمان را
در #ساعت_صفر نگه می داشتم

تا دیگر هیچ عاشقی
بیم از پایان وقت قانونی نداشت ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد