شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم
شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم

به اولین صبح پس از پایان جنگ می مانی


تنها منم که می دانم

چرا اغلب اوقات ساکتی

به اولین صبح
پس از پایان جنگ می مانی
آرامی و زیبا
اما
غمگین

به اولین صبحانه
در اولین روز صلح شبیهی
شیرینی و دلچسب
اما
تنها با گریه می توان به تو دست زد

حسن آذری


جوهر

بی تو زنده ام

و این صدهابار سخت تراست 

از مردن برای تو

این روز ها از کاغذ های سپید چشم هایم

نام تو چکه میکند

و دلتنگی ام 

بوی جوهر میدهد




فاطمه نادریان