شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم
شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم

خسته نباشید

واقعا به تیم ملی کشورم افتخار می کنم
خدایی خیلی قشنگ یازی کردیم
همیشه بردن به معنای صعود کردن نیست
همین که تمام تلاشمون رو کردیم یعنی برنده ایم
به نظر من برادر همشهریم بیرانوند بهترین بازی کن بود
پنالتی رونالدو رو خیلی خوب گرفت خدایی
حیف شد واقعا فقط چند سانتی متر تا صعود فاصله بود
خلاصه خسته نباشید

کنکور لعنتی

فقط پنج روز تا کنکور مونده
با اون چند تا کنکور که تو خونه دادم احتمالا بین 12 تا 15 هزار منطقه بیام
ولی به نظر خودم بین نه تا یازده هزار میام
امسال تربیت معلم رو انتخاب کنم؟
نمی دونم خدایی
به معلمی علاقه دارم ولی ممکنه تا آخر عمرم توی سرو کله خودم بکوبم که چرا یه سال دیگه درس نخوندم یه رشته خوبی قبول شم
از. طرفی اونقدر باور ندارم که سال دیگه ترازم هفت هزار. بیاد و بتونم پزشکی قبول شم
حتی ممکنه رتبه ام بدتر هم بشه اووووف
تازه یه چیز وحشتناک دیگه هم هست که روی گفتنش رو ندارم ممکنه به عقلم شک کنید
یه سال توی خونه بمونم روانی نمیشم عایا؟
همه چیز وابسته به توءه خدا اگه خدا نخواد داغون میشم
خدایا یه دفع راحتم کنی یا نه تا آخر. عمرم هی بزنی توی کمرم برام بهتره تا اون چیزی که دارم بهش فکر می کنم
خدایا این فقط به دست تو میشه یه احتمال سه درصدی شایدم کم تر
نمی دونم شاید خیری توشه
اگه توی این چیزی که من دارم بهش فکر میکنم خیری هست بیا و یه بزرگی کن و به ما شر بده
خودم پای همه چیزش می مونم قول میدم
امروز خواهرم کنکور کتبی دکترا رو قبول شد باورتون میشه
قیا فش اول شاد نمی زد حالش خراب بود میگفت برای دوستم استرس دارم
خدا رو شکر دوستش هم قبول شد
شیرینی نداد بهمون ولی نمیدونم چرا
حداقل خوبی آبجیم اینه که تکلیفش با خودش مشخصه
من واقعا بلا تکلیفم نمی دونم دارم چکار میکنم
جای شما بودم به عقل دختری که این ها رو نوشته شک میکردم
البته من شکی ندارم .من به بی عقلی خودم ایمان دارم

به چه مشغول کنم


به چه مشغول کنم 

دیده و دل را

 که مدام 

دل تو را می طلبد

 دیده تو را می جوید.


"صائب تبریزى"

هر چند تو تا بودی

هرچند تو تا بودی

 خون ریختنی‌تر بود 

از خواهرِ مغمومم سیگار تنی‌تر بود

 هرچند تو تا بودی

 هر روز جهنم بود

 این جنگِ ملال‌آور بر عشق مقدم بود 

هرچتد تو تا بودی ساعت خفقان بود و 

حیرت به زبان بود و 

دستم به دهان بود و

 چشمم به جهان بود و 

بختک به شبم آمد

روزم سرطان بود و

 جانم به لبم آمد 

هرچند تو تا بودی دل در قدَحش غم داشت 

 خوب است که برگشتی،

این شعر جنون کم داشت