شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم
شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم

من ماندم تنهای تنها

دو روز که توی خونه تنها بودم . خانواده رفتن مسافرت منو نبردن من تنها موندم توی خونه اولش خیلی خوش گذشت فلشم رو زدم به تلویزیون اهنگ گوش کردم ورزش کردم و اینا ولی بعد اعصابم خورد شد یه سیبزمینی نخود تخم مرغ درست کردم خیلی خوب بود دیشب هم یه دمپختک درس کردم اصلا نمک نداشت و کاملا مزه آب لوله کشی میداد بعد بابام اومد ازش خورد بعد. یه نگاه خاصی بهم کرد من زدم زیر خنده فردا نهار هم تنها بودم یدوباره ازش خوردم شام هم امشب تاس کباب درست کردم اولا به شدت شور شد بعد نپخته بود اول داداشم اومد با هم غذا خوردیم بعد گفت وای این که خامه هنوز بعد نصف گوشتا رو گزاشتیم سر جاش دوباره پخت بعد. بابام اومد بهش گفتم بابا یه تاس کبابی برات درست کردممممم که تا ابد قدر دستپخت مامان رو بدونی بهد هی خندید مامانم و ابجیم هم تازه رسیدن منم الان به علت خوردن تاس کباب حالت تهوع دارم واااای
نظرات 1 + ارسال نظر
E 1397/04/26 ساعت 12:09 http://bbaroonii.blogfa.com/

ایـن نَـمـکـدان "خـُـدا"…
جـِـنــس عَـجـیــبـی دارد !!!

ھَــر چــقَــدر "مـی شِــکـَــنــیــم"…
بــاز "نَــمَــک ھــا" دارد!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد