شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم
شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم

اما عشق

زندگی سرد بود اما عشق

می توانست کارگر باشد!


می توان قطب را جهنم کرد

پای دل در میان اگر باشد..!


((علیرضا آذر))

من چشم به خود دوخته ام

نه دل آزرده ، نه دلتنگ ، نه دلسوخته ام
یعنی از عمر گران هیچ نیندوخته ام

پاسخ ساده من سخت تر از پرسش توست
عشق درسی است که من نیز نیاموخته ام

روسیاه محک عشق شدن نزدیک است
سکه قلب زیانی است که نفروخته ام

برکه ای گفت به خود ، ماه به من خیره شده است
ماه خندید که من چشم به خود  دوخته ام

شده ام ابر که با گریه فرو بنشانم
آتش صاعقه ای را که خود افروخته ام

 "فاضل نظری
"

25ساعت زیست

دیشب ساعت شیش صبح خوابیدم
پدرم در اومد اینقدر زیست خوندم
حساب کردم طی سه روز 25 ساعت زیست خوندم
الان از سر جلسه بر میگردم
زیادم خوب ندادم خیلی سخت بود .من این همه درس خوندم آخرش یه عده برگه عوضی میکردن
سوالای نهایی هم که همش لو میره
بعد جلسه با دوستم یه کم قدم زدیم خیلی چسبید
خلاصه الان دارم میترکم
ولی خوب دیگه تموم شد راحت شدم

پی دود برو


آتش معرکه بالاست پی دود برو
هر کجا حضرت دادار که فرمود برو
در پی گنگ ترین حلقه ی مفقود برو
تو که رفتی پی تاب و تپش رود برو
به قدم های اسیر لجنم فکر نکن ...

"علیرضا آذر"
 

اوووف

دیشب ساعت پنج و نیم خوابیدم ساعت هفت بیدار شدم مردم اینقده دینی خوندم ولی با این حال بیست نمیشم خیلی پام درد میکنه خواستم تنها نیام خونه ولی خو سگ محل شدم تنها اومدم الانم خیلی خستم هم چنان داغونم ولی خو یه کم از لحاظ روحی بهترم همیشه آخرش با خودم کنار میام نمی تونم بخوابم باید زیست بخونم خو دیگه خدافظ