بعد از. ظهر. یه سری به صفحات قبلس وبم زدم
حق داره انگار اینقدر طرفدار های وبلاگم کم شده
یه سری از دست نوشته هام رو خوندم
وای که چقدر لفظ حرف زدنم توی این دو سه ماه عوض شده خدا
چقدر با مزه و شاد بودم و بهم خوش میگذشت ولی حالا چی
هفته یه بار میتونستم ببینمش ولی حالا چی
میدونستم کجا پیدتش میکنم میدونستم میبینم حالا چی
الان یکی دو هفته ای هست از خونه نرفتم بیرون
دیگه اعصاب درس خوندن رو هم ندارم کلافه شدم
امروز که مامانم بد قولی کرد ولی فردا شده تنها هم برم باید برم
اصلا مگه من از یاران وفادار هموسو ام تا پای جان نگهبانی بدم تو خونه دزد نیاد
به درک بابا به درک لعنتی فردا جمعه ست
مطمعنم یه بهونه ای جور میکنن
مگه من زندونی اینام اصلا
الان اگه امتحانا رو در نظر نگیریم یه ماهه از خونه بیرون نرفتم
امروز یه آزمون از خودم گرفتم ولی بعدش کلا اعصاب درس نداشتم
اصلا نتونستم درس بخونم
چقدر کد جاوا گذاشتی تو این قالب وبلاگت! بعضی هاش مثل این نشانگر موس خیلی رو مخ هستند
موست رو زیاد تکون تکون نده صبر کن ثابت شه بعد کلیک کن
امم..همسنیم؟؟
بعد خوب کردی وبتو یاسی(اینه رنگش یا کوررنگی دارم)کردی اون سفیدی باعث میشد کدای جاوای وبت خییلی به چشم بیان و تمرکز من یکی ک سخت بود
این قالب که موقته
ایراد زیاد داره
به محض این که مشکل سایت پشتیبان رفع بشه اصلی رو برمیگردونم
لینک شدی ولی با عرض معذرت نمیتونم زیاد سربزنم و اینکه مممممممممممممممممممممممنون از حضورت یه دنیا سپاس
دو دنیا سپاس از این که لینکم کردی و سر زدی