شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم
شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم

5کیلومتری

سلام دوستان چطورین ؟چه خبرا ؟ عید خوش میگذره ؟به من که اره امسال عید خیلی خوبی داشتیم خیلی شاد و خوب امروز با مامان بابام پیاده رفتیم شاهزاده عبدالله پنج کیلومتر ونیم پیاده روی کردیم از ساعت 9 تا 11 خیلی کیف داد از راه جاده نرفتیم از سمت رودخونه رفتیم مامانم عاشق اون رود خونه ست حق داره دو مترم نیست عرضش ولی صد تا کارون رو می ارزه خیلی دوسش دارم جایی که ما رفتیم چون راه واسه ماشینا نداره خیلی بکر بود عقاب و. ماهیخوار و لک لک و لاک پشت و هرچی دلت بخواد کلی کیف کردیم وقتی رسیدیم ولی زیاد به دلم نچسبید همه لباس شیک و نو پوشیده بودن ولی من گفتم نو نپوشم جاده خاکی میریم خراب نشه خلاصه خیلی خجالت کشیدم ولی بی خیال بابا ولی بعد از ظهر که رفتیم خونه بابابزرگم عقده خالی کردم شلوار و روسری آبی روشن و مانتو چهار خونه روشن که به هم میومدن بعد هی به مامان بابام میگفتم روسریم خوشگله و اوناهم هی با اخم نگام میکردن و من هی می خندیدم راس میگن خو رفتارم بچه گونه ست یه کم ولی قصد تغییر ندارم یک ته تغاری هیچ گاه بزرگ نمی شود به نظرم ما خیلی خانواده ساده ای هستیم خیلی هم پولدار نیستیم ولی با این وجود راضیم دیگه زیاد حرفیدم خدافظ و عیدتون مبارک
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد