از فلافل تا کنکور!

سلام چطورین؟چه خبر ؟ امروز چطور بود ؟ واسه ی من که بد نبود انصافا تمام روز رو بیکار گشتم خیر سرم کنکوری ام مثلا . جمیعا یک و نیم ساعت بیشتر درس نخوندم امشب ینی آب ببرتت با این وضعیت درس خوندنت بد ازظهر رفتیم خونه ی یه خانومی که گوشه خونش یه گرامافون داشت بعد من و خواهرم چهار ساعت سرش با زبان اشاره بحث کردیم.خواهرم می گفت این تزیینیه ولی من میگفتم واقیه و واقعا هم واقعیی بود چون خودم دیدم یه فلش هشت گیگ زده بود روش تازه رادیو هم داشت و کاست هم می خوند ولی خواهرم زیر بار نرفت بعدش با مامانم و آبجیم رفتیم سلف سرویس جاتون خالی عین چوب می موند. فلافلاش و دقیقا مزه چوب میداد ترشی هم که چه عرض کنم...گوجه هاش هم نیمه گندیده بود .تازه من و خواهرم یه سوتی دادیم و بلد نبودیم در ظرف فلافلا رو باز کنیم بهش گفتیم چطور باز میشه مرده عوضی بهمون خندید و گفت از اون طرف باز میشه .خیلی هم غذاش خوب بود مسخره هم می کرد الان هم ترس خدا و بنده برم داشته که بعد مهر با این حجم غول آسای مطالب چطوری کار کنم اصلا سابقه نداشته من از چیزی بترسم ... دیگه سرتون رو درد نیارم خدا حافظ