ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تا هیاهویِ ریل میآمد
میدویدم تو را نگه دارم
حال و روزم مگر چقدر ابری ست
که پس از هر قطار میبارم
در تمـام قطارها مردم
زندگی در خیـال یعنی این
آخرین کوپه هم تو را کم داشت
آرزویِ محـال یعنی این ...
در ثانیه ای مجبور نبض از تک و تا افتاد
اینگونه مقدر بود اینگونه مقرر شد
ما حاصل من با توست قانون ضمیر این است
دنیای شکستن هاست ما جمع مکسر شد
علیرضا آذر
هرچند تو تا بودی
خون ریختنیتر بود
از خواهرِ مغمومم سیگار تنیتر بود
هرچند تو تا بودی
هر روز جهنم بود
این جنگِ ملالآور بر عشق مقدم بود
هرچتد تو تا بودی ساعت خفقان بود و
حیرت به زبان بود و
دستم به دهان بود و
چشمم به جهان بود و
بختک به شبم آمد
روزم سرطان بود و
جانم به لبم آمد
هرچند تو تا بودی دل در قدَحش غم داشت
خوب است که برگشتی،
این شعر جنون کم داشت