شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم
شلوغ پلوغ

شلوغ پلوغ

درهم بر هم

دخترک گدا

مهندسی دختر زیبایی دید که با پدرش گدائی میکرد
 

از پدرش دختر را خواستگاری کرد


پدرش گفت 


اگه دختر من را میخواهی باید سه روز با من گدائی کنی تا به دخترم نگویی گدا  


مهندس بعد از مدتی فکر کردن قبول کرد 


روز دوم گدایی، دخترک دید مهندس گریه میکند  علت را پرسید


  مهندس گفت بخاطر خودم گریه میکنم


 که چندین سال تو شرکت عسلویه وقتمو تلف کردم 


خخخخخخخ

محل غافل گیری

ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮﺩﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﻗﻨﺎﺩﯼ ﻗﻨﺪ ﻧﻤﯿﻔﺮﻭﺷﻪ! 

ﻫﯿﭻ ﻋﻄﺎﺭﯼ ﻋﻄﺮ ﻧﻤﯿﻔﺮﻭﺷﻪ

ﻗﻬﻮﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺩﺍﺭﻥ ﺟﺰ ﻗﻬﻮﻩ !

ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻧﯿﺴﺖ که محل غافل گیریه

.


کولرگازی و آبی با برق کار میکنن!

اره برقی با بنزین کار میکنه!

سه تار ۴ تا تار داره!

هفت تیر ۶ تا تیر داره!

صائب تبریزی هم اصفهانیه!

عسگر ترک کرد

اوایل که تلگرام پیدا شده بود یه بنده خدایی میگفت
منو تو یه گروهی عضو کردند هر از گاهی یه پیام تو گروه میومد که مثلا:

عباس تَرک کرد .
عسکر تَرک کرد .



منم فکر میکردم مثلا عباس و عسکر اعتیاد داشتن حالا ترک کردن
منم یه پیام میذاشتم :
بسلامتی مبارکه ایشالله ریشه هرچی مواد مخدر هست خشک بشه و
روزی برسه که دیگه شاهد یکنفر معتاد تو جامعه نباشیم !

خودش :-)
ما :-/
عباس و عسگر :-*
تلگرام :-؟

جک

ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ
ﻏﺬﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻌﺪﻩ ﺑﺸﻮﺩ
.
.
.
.
ﻭﺍﺭﺩ ﺍﯾﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ
.

جک


پدر زنم اس داده :
هلو … ساعت ۸ دم در حاضر باش میام دنبالت !
منم که فکر کردم اشتباهی اس داده و ازش گاف گرفتم ، جواب دادم
: باشه شفتالوی من … مانتو خوشگلمو میپوشم میام ، عجیجم …
جواب داد :
مرتیکه بی شعور ، هلو یعنی سلام ! آخه تو کی میخوای آدم شی ؟؟؟ سی سالت رد شده ،  من چه گناهی کردم که تو دامادمی

بابا

پدر: پسرم، بگو باااااباااا


پسر: مامان

پدر: نه نه! بگو بابا

پسر: مامان

پدر: چه قدر تو احمقی

پسر: چه قدر تو احمقی

یهو مامان از بیرون می رسه خونه و میگه: سلام پسرم! من اومدم

پسر: مامات، چه قدر تو احمقی!

مامان: کی این چیز ها را به تو یاد داده؟؟؟

پسر: بابا!!!!!!